
دوباره تَش زده بر قلبِ نازکِ سیگار هوای سرد و تو و فندک و پُک سیگار تو طبقِ عادتِ هر روز مینویسی باز به روی صندلیت «عشق» با نوکِ سیگار و سرفه میکنی و یادِ حرفهای منی که گفته بودهام انگار با تو که سیگار، برای حنجرهات خوب نیست دست بکش و دست میکشی از آخرین پکِ سیگار نه! جای پای کسی نیست جز خودت اینجا فقط زمین و تن بیتحرکِ سیگار کسی نمیرسد از راه، سخت میرنجی و میروی که ببینی تدارکِ سیگار پ.ن تش : آتش زدن
نظرات شما عزیزان:
.: Weblog Themes By Pichak :.